نوشته‌های دل‌آرام

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تاکسی» ثبت شده است

روز ۸۰ - تاچْسی یا راهنمای استفاده از گوشی هوشمند

از گوشی هوشمند چه استفاده‌ای می‌کنین؟
برخورد عملی اکثر افراد اینطوریه که گوشی هوشمند و اینترنتِ همراه اختراع شده که تلگرام چک کنن!
وقتی چک کردن تلگرام تموم می‌شه، رو می‌کنن به فلانی می‌گن من اگه بخوام برم مترو حسن‌آباد/ خیابان زرتشت/ سینما فلسطین /... باید از کجا برم؟

به نظرم اولین چیزی که هر صاحب گوشی هوشمندی باید بدونه اینه که اساسا سرنخ جواب هرچیزی توی گوگل هست، در مرحله‌ی بعد باید بلد باشه توی گوگل جستجو کنه.
برای جستجو توی گوگل باید کلمات اساسی رو از کلی به جزئی بنویسه! جمله‌ی سوالی شامل فعل و مفعول و علامت سوال لازم نیست! اصلا بده! مثلا می‌خواید برنامه‌ی نقشه‌ی متروی تهران رو دانلود کنید، می‌تونید توی گوگل جستجو کنید و از اون‌جا به صفحه‌ی نصب برنامه برید. با توجه به نوع سیستم عامل گوشی‌تون android/ios بنویسید: google play/app store نقشه مترو تهران یا معادل انگلیسی‌ش رو. معمولا کلمات انگلیسی نتیجه‌ی بهتری دارن! مهم نیست بلد نیستید، هرطور بلدید بنویسید، خود گوگل درستش رو پیشنهاد می‌ده! از این قابلیت وقتی می‌خواید املای درست یه کلمه[فارسی یا انگلیسی] رو هم بدونید، استفاده کنید. دیگه هیچ‌جوره داشتن غلط املایی توی متن توجیه نداره. 

با توجه به قسمت قبل الان باید هرکس بتونه روی گوشی‌ش برنامه نصب و حذف کنه! google play/ کافه بازار/ app store مخزن برنامه هستند که بسته به این‌که سیستم عامل گوشی‌تون androidه یا ios حداقل یکی از این‌ها روی گوشی‌تون نصبه. از این طریق می‌تونید اسم برنامه‌ها رو توی این‌ها جستجو کنید و نصب کنید. 

بعد از این،‌ هرکسی که گوشی هوشمند داره باید بدونه که نقشه اختراع شده! و گوگل جان زحمت کشیده و یه نقشه‌ی خوبی رو ارائه داده.
استفاده از google maps محدودیت خاصی نداره. هم می‌تونید اسم مکان خاص مثل سینما، پارک و ... رو جستجو کنید[حتی به فارسی] و هم اسم خیابان و کوچه رو. برای پیدا کردن خیابان بهتره اسم شهر و محله رو هم قبلش بزنید تا درست به همون جایی که می‌خواید ببردتون.
علاوه بر استفاده از کل نقشه، چند تا کار مهم هم می‌تونید با google maps انجام بدید. یکی اینکه روی جایی که می‌خواید برید یا ذخیره کنید لمس طولانی(long touch) کنید.
وقتی می‌خواید به کسی آدرس بدید به جای گرفتن screenshot، بعد از لمس طولانی، گزینه‌ی share رو انتخاب کنید و همین‌طور جایی که می خواید لینک رو بفرستید انتخاب کنید؛ مثلا تلگرام. بعد از فرستادن لینک یک بار خودتون اون رو باز کنید و ببینید آیا همون جایی از نقشه‌ست که می‌خواید؟ مثلا مدتی بود که google maps توی این نقشه‌ی به اشتراک گذاشته شده، پین یا علامت رو نشون نمی‌داد و فاجعه بود!
کار مهم دیگه‌ای که بعد از لمس طولانی می‌تونید انجام بدید، اینه که مکان مورد نظرتون رو با استفاده از گزینه‌ی save ذخیره کنید و با استفاده از گزینه‌ی label اگه اسم خاصی نداره، بهش نام یا عنوانی اختصاص بدید که بعدا بدونید کجا بود؛ مثلا خونه‌ی فلانی!
شاید اصلی‌ترین کاری که با google maps انجام می‌دید اینه که مسیر رسیدن به محل مورد نظر رو بهتون می‌گه. بعد از لمس طولانی روی مکان دلخواه، گزینه‌ی مسیریابی که معمولا پایین سمت راست صفحه هست رو بزنید. علاوه بر مسیر، میزان ترافیک و زمان رسیدن به اون محل رو هم اعلام می‌کنه!

حالا دیگه وقتی برید مسافرت، راننده‌ی تاکسی نمی‌تونه بی‌خود و بی‌جهت شما رو توی شهر بچرخونه و پول اضافه‌ای بگیره!

شاید باورتون نشه ولی امشب می‌خواستم راجع به برنامه‌ی تاچسی(touchsi) و سرویسی که ارائه می‌کنه بنویسم! حس کردم بهتره یکم مقدمه‌ی مفید بگم!

تاچسی یه سرویس درخواست ماشین از طریق اینترنته که توی شهر مشهد فعالیت می‌کنه. اگه توی تهران زندگی می‌کنید با سرویس‌های مشابه مثل اسنپ، تپ‌سی، کارپینو آشنایید. فکر کنم توی اصفهان و شیراز هم قرار بود راه بیفته ولی من از کم و کیف‌شون خبر ندارم.

توی همه‌ی این برنامه‌ها، مبدا و مقصد رو روی نقشه مشخص می‌کنید، برنامه تخمینی از قیمت می‌ده و باید منتظر باشید تا درخواستی که ارسال کردید رو یه ماشینی از این مجموعه قبول کنه و بیاد سوارتون کنه. وقتی به مقصد رسیدید به صورت نقد یا اینترنتی می‌تونید کرایه‌تون رو بدید. تازه بعد از اتمام سفر هم نظرتون رو نسبت به راننده و ماشین‌ش می‌پرسه.
مزیت این سرویس‌ها راحتی و قیمت پایین‌تر و البته مشخص‌شون نسبت به ماشین‌های دربستیه! مثلا توی مشهد اگه از تاچسی استفاده کنید می‌تونید از حرم امام رضا(ع) تا کوهسنگی رو با ۶ هزار تومان برید؛ در حالی که مشهدیا می‌دونن که آژانس معمولا ۱۰ ۱۲ هزار تومان می‌گیره.

چیزی که بخصوص ابتدای راه‌اندازی این سرویس‌ها خیلی به چشم میاد رفتار محترمانه‌ی راننده‌ها با مسافرهاست. این سرویس‌ها معمولا کلاس‌های توجیهی برای راننده‌ها دارند و در صورتی که امتیاز پایینی به راننده بدید یا در توضیحاتش بنویسید ناراضی بودید به راننده‌ها تذکر می‌دن و البته بعضیاشون روش‌های فنی هم برای تنبیه دارن. مثلا تعداد درخواست‌های کمتری رو به کسی که امتیازش پایینه نشون می‌دن که البته این کار عمومیت نداره.

امیدوارم اگه ساکن مشهد هستید یا درسفر بعدی‌تون به مشهد از تاچسی استفاده کنید و اگه کِیفِبِل(keifable) بود، کیف کنید! :دی

۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

گربه‌ها هم رانندگی می‌کنند!

نزدیک ساعت ۸ شب بود. زیر پل سیدخندان، پول خرد نداشتم. به سمت رسالت، سوار تاکسی شخصی شدم. تجارب قبلی می‌گفت که باید همان اول اسکناس ‍۱۰ هزار تومانی را به راننده داد، اگر پول خرد نداشت، پیاده شد. من هم این کار را کردم؛ نداشت و من پیاده شدم.

یک تاکسی سبز شهرداری دیدم. مسافری نداشت. راننده یک مرد نزدیک به ۵۰ ساله با موی کم حجم بلند که پشتش بسته و ریشش بلند بود. موهایش یکی در میان سفید شده بود و ظاهر درویش مسلکی داشت با آن انگشترهای درشتش!

به راننده گفتم پول خرد دارید؟ من کمتر از ۱۰ هزار تومانی ندارم. راننده گفت سوار شوید، سوار شوید، حالا یا جور می‌کنیم یا کرایه نمی‌گیریم. قابل شما را ندارد.

من سوار شدم و تشکر کردم. قبلا هم اینطور شده بود. واقعا که تحمل دنیا بدون وجود بعضی‌ها، ممکن نیست!

کمی جلوتر در ترافیک زیر پل سیدخندان، پسران جوان سی‌دی‌های سخنرانی‌های تغییر و تحول در زندگی را به صورت رایگان پخش می‌کردند. راننده که یکی از آن‌ها را گرفته بود، گفت می‌دانید این‌ها چیست؟ گفتم نه.
بعد یادم آمد یک سری بنر تبلیغاتی درباره‌ی همایش تغییر و تحول جلوتر نصب شده و گفتم این‌ها تبلیغاتی‌ست. برای اینکه ببینید و بروید سراغ همایش یا سی‌دی‌های دیگرش. راننده که انگار از این روش‌های تبلیغاتی اطلاعی نداشت یا خدا می‌داند چه فکری در ذهنش بود گفت:

گربه محض رضای خدا موش نمی‌گیره خانم!

شاخک‌های من جنبید! گربه‌های راننده چی؟ محض رضای خدا، خانم‌های موش را به مقصد می‌رسانند؟!

یک آهنگ که نمی‌دانم خواننده‌اش چه کسی بود، در ماشین پخش می‌شد. راننده ادامه داد: این سی‌دی خودمان بهتر نیست؟

انگار که در یک زنگ کلیسا ایستاده بودم و به زنگ می‌کوبیدند. زنگ خطر در مغز من روشن شده بود و دیگر نمی‌توانست عمل فکر کردن را به درستی انجام دهد. من فقط می‌خواستم پیاده شم!
گفتم نمی‌دانم والله. من آن سی‌دی رو گوش ندادم، اهل موسیقی هم نیستم.
این جمله‌ی آخر را کاملا ناخودآگاه گفتم اما باز انگار به زنگ کوبیدند. این مکالمه یک جور استعاره نیست؟ استعاره از یک درخواست؟

راننده پکر شده بود!

پس کی می‌رسیم؟!

افسر پلیس خروجی زیر پل سیدخندان به رسالت را بسته بود.

به نظر نمی‌رسید قصد آزار داشته باشد. کسی که انقدر زود دستش را رو می‌کند نمی‌تواند خیلی زیرک باشد.

نزدیک‌های رسیدن ۱۰ تومانی را دادم. تقریبا مطمئن بودم قرار است زهرش را روی کرایه بریزد. یک گربه که زبانی مثل مار دارد! گفت کرایه ۱۵۰۰ بود، تازگی‌ها ۲ هزار تومان شده. گفتم نه. کرایه‌ی تا رسالت ۱۳۰۰ است.
من که زودتر پیاده می‌شدم نهایتا کرایه‌ی تا رسالت را پرداخت می‌کردم.

اما  ۸ هزار تومان برگرداند.

من فقط می‌خواستم از شرش خلاص شوم. بقیه‌ی پول را گرفتم و پیاده شدم. نفس راحتی کشیدم. به خیابان نگاه کردم. تاکسی سبز شهرداری را دیدم که گربه‌ای پشت آن نشسته بود و رانندگی می‌کرد!

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰