قسمت اول این نوشته رو تو اینجا بخونید. با توجه به نظرات دوستان در انتهای بخش لزوم چالش(بخش اول) و تعهد به چالش(بخش دوم) تجربیاتی رو اضافه کردم.
مواد لازم!
یکی از مهمترین اقدام اول هر کاری، فراهم کردن محیط آروم و راحت برای اینه که حواستون پرت نشه. اگه روی یه کار، یعنی نوشتن متمرکز باشید زودتر به نتیجه میرسید. یعنی مغز در شرایط جدید، زمانی رو مشغول درک موقعیت جدیده و اگه قرار باشه هربار که مینویسید همچین سرباری داشته باشید، نمیتونید همهی انرژیتون رو روی نوشتن متمرکز کنید. در نتیجه سعی کنید مکان و زمان ثابتی رو انتخاب کنید؛ صندلیتون راحت باشه و به طور کلی شرایط نشستنتون طوری باشه که خسته نشید. به طور کلی اگه حاشیهی مسائل رو ازشون تفکیک کنید، اون وقت میبینید که راحتتر از قبل میتونید با مسائل برخورد کنید.
نوشتن یا تایپ، مسئله این نیست!
اوایل چالش و قبل از اون، همیشه با این مسئله که کلش رو بنویسیم یا تایپ کنم یا چی؟ درگیر بودم. اما زمان کوتاه یه روزه شما رو مجبور میکنه خیلی سریع، از این موضوع بگذرید. اون هم ناخودآگاه.
هروقت میدونستم چی بنویسیم مستقیم تایپ میکردم و هر وقت نمیدونستم یا تایپ کردن برام سخت بود با قلم مینوشتم. معمولا گرفتن قلم توی دست حتی اگه چیزی ننویسید یا صرفا نقاشی کنید هم بهتون ایده میده.
مهمتر از همه، ایده از کجا بیاریم؟
چرخیدن تو فضای موضوع، چه در دنیای مجازی و چه در دنیای واقعی همیشه بهتون ایده میده. اگه دنبال موضوعاتی برای نوشتن به طور کلی هستید، لینکهای این جستجو به صورت مفصل میتونن ایده بدن، و برای بلاگنویسی هم این لینکها به صورت مشروح کمکتون میکنه. این مواردیه که نوشتم رو برای خودم لیست کردم و بعضیهاش رو استفاده کردم:
۱. دربارهی خانوادهتون، اوضاع روابط فعلی شما با بقیهی افراد یا پیشینهی خانوادگیتون بنویسید. میتونه خاطرهی گذشته باشه یا چیزی که الان داره اتفاق میافته و در هر سطحی از اطلاعات که دوست دارید بقیه بدونن.
۲. دربارهی چیزهایی که دوست دارید و دوست ندارید بنویسید. مثل فیلمهایی که میبینید، کتابهایی که میخونید، رستورانهایی که میرید و ... . این کار کمک میکنه برای بهتر شدن نوشتنتون سعی کنید نظر دیگران رو بیشتر بخونید. علاوه بر این کمک میکنه تا به صورت غیر مستقیم از بقیه راجع به موضوع نظرخواهی کنید. وقتی شما دربارهی موضوعی مینویسید بقیه هم ترغیب میشن نظرشون رو بگن.
۳. دربارهی دغدغهها و مسائلی که در حال حاضر ذهنتون رو مشغول کردن، بنویسید. نوشتن دو راهیهای ذهنی یکی از جذابترین موضوعاتیه که آدمها دوست دارن و در مورد زندگی خودشون هم به شما بازخورد میدن. علاوه بر این، همونطوری که توی نوشتهی قبل گفتم، بهتون کمک میکنن که توی دام موضوعات نیفتید و بتونید گسترششون بدید.
۴. دربارهی نگاهتون به مسائل زندگی بنویسید. مثل ازدواج کردن، کار کردن، بچهدار شدن و ... . شاید چالشیترین موضوع همین باشه. علت اصلیش هم متاسفانه نوع برخورد بعضیها با تفاوت نگاه آدمهاست. اونها شما رو نمیپذیرن و بعد نظرشون رو اعلام کنن، یه جور میخوان نظرشون رو روی شما اعمال کنن و تغییرتون بدن. اما توجهی به این بخش از کارشون نکنید و نکتههای خوبی که از حرفهاشون، صرفنظر از لحنشون میشه پیدا کرد رو در نظر بگیرید. در طول زمان، نوشتن دربارهی این موضوع(مثل حرف زدن راجع بهش) نگاهتون رو عمیق میکنه.
۵. دربارهی عقاید مذهبی خودتون یا بقیه بنویسید. میدونم که میدونید به سخره کشیدن عقاید بقیه کار درستی نیست. عقاید بقیه ممکنه اشتباه باشه همونطوری که ممکنه عقاید ما و برداشت ما حتی از دین واحد اشتباه و با بقیه متفاوت باشه. اگه عقیدهای اذیتتون کرده سعی کنید طوری موضوع رو باز کنید که بقیه باهاتون همدلی کنن و حتی اگه معتقدن که کاری درسته اما حواسشون به این شرایط هم باشه.
میدونم که گفتن این مسئله توی تئوری راحته و در عمل سخته و نمیکنیم اما من فکر میکنم اگه این موضوع رو تکرار کنیم و توی ذهنمون باشه، ناخودآگاه تاثیری که باید رو میذاره.
۶. دربارهی اتفاقهای روزمره بنویسید. منتها اگه به صورت عمومی نوشتههاتون منتشر میکنید سعی کنید از گفتن روزمرگیها پرهیز کنید و به نکتههای متفاوت/جالب/آموزنده و زمینههای که اون نکته رو به وجود آورده بپردازید.
یکی از ثمرات این چالش اینه که عمیقا درک میکنید که ایدهها تموم نمیشن! حتی زمانی که فکر میکنید راجع به همه چیز نوشتید، چون ذهنتون آمادهی دریافت ایده شده، حس میکنید موضوعات جدید خودشون رو به شما نشون میدن! پس سعی کنید دفترچه یادداشت یا برنامهی نوتبرداری توی مبایلتون رو دم دست بذارید و همون موقع با تمام احساسات و جزئیاتی که میبینید بنویسید! اینطوری هر موقعی سراغش برید میتونید اون ایده رو پرورش بدید. لازم نیست با قواعد نگارشی نوشته شده باشه. گاهی ردیف کلماتِ مناسب، کاملا گویای اون موقعیته.
اگه چیزی به ذهنتون نمیرسه میتونید برید و ببینید بقیه دربارهی چه موضوعاتی نوشتن و نظرتون رو راجع به اون موضوعات بنویسید.
یکی دیگه از روشهایی که بهتون کمک میکنه سریع به نتیجه برسید و موضوع انتخاب کنید، روش سادهی ۱، ۲، ۳، ۴، ۵ ه! تا ۵ بشمرید و دربارهی اولین چیزی که به ذهنتون میاد بنویسید.
ارزش این تمرین به نظر من به قدریه که حتی وقتی چیزی به ذهنتون نمیرسه، یه فرد، مکان یا هر چیزی رو توصیف کنید ولی بنویسید! حتی اگه از موضوعی خوشتون نمیاد هم بنویسید. در حین نوشتن ایدههای جدید سراغتون میاد، میتونید سراغ اونها برید. اما دقت کنید: در حین نوشتن!
چقدر بنویسیم؟
نمیدونم والا! توی این ۱۰۰ شب من نتونستم کوتاه بنویسم. علتش هم اینه که اگه بخواید مختصر و مفید بنویسید نه تنها کار راحتی نیست که اتفاقا خیلی سخته! میشه تمرین کرد ولی اگه یه روزی بخوام تمرین کوتاهنویسی کنم حتما تعداد روزها رو کم میکنم!
توی نوشتهی بعدی دربارهی مخاطب نوشتهها و جمعبندی نهایی این ۱۰۰ روز مینویسم.