یه تئوری توی ارتباط آدمها هست، به نام تئوری بازیها. دقیقش یادم نیست اما کلیتش اینه که قبل از این تئوری میگفتن که آدمها سه بخش توی شخصیتشون دارن، بالغ و والد و کودک. توی تئوری بازیها میگه روابط بین آدمها رو حالتهای مواجههی این سه بخش آدمها با همدیگه تشکیل میده. مثلا والد اولی با والد دومی. والد اولی با بالغ دومی و الی آخر. بعد توی این مواجهه یه سری الگوی رفتاری تکرار شونده به وجود اومده که اسمش رو گذاشتن بازی. چون آدمها درگیرش میدن و حالت برخورد دو نفر مثل توی بازیه. دقیقترش رو میتونید توی نوشتههای اریک برن با عنوان بازیها بخونید. توی ایران هم دکتر علی باباییزاد خیلی به این مبحث علاقهمنده، صوت و تصویر سخنرانیهاش توی اینترنت هست.
حالا این حرفا که چی؟ یه بندهخدایی هست که هر وقت برخلاف میلش حرف میزنی/کاری میکنی، سعی میکنه تو رو وارد یکی از بازیهاش کنه و هربار با اینکه از بازیش خارج میشم ولی ناراحتم میکنه. امشب برای نوشتن، دو تا موضوع رو تا نصفه پیش رفتم ولی تصمیم گرفتم دربارهی این موضوع بنویسم.
این بازی که دقیق نمیدونم اسمش چیه، اینطوریه که تو تا وقتی که با من موافقی یا به حرف من گوش میدی همه چیز خوب پیش میره. در غیر اینصورت احساس گناه/حقارت کن. مثلا بندهی خدا میگه چقدر طرف زرنگه، داره همهی مدارج دانشگاهی رو پشت هم میگیره. اگه جواب بدی که داشتن مدرک دانشگاهی به خودی خود نشانهی زرنگی/نبوغ/توانایی/... نیست، جواب میده: چون تو «تنبلی» مدرک نگرفتی؟
یعنی به جای اینکه سر موضوع بحث کنه، شما رو تحریک میکنه وارد بحث شخصی بشید. اگه راجع به علتی که مدرک نگرفتید یا تنبل بودن/نبودن خودتون حرف بزنید وارد بازی اون شدید.
یا مثلا میگه بیا بریم فلان جا. اگه خیلی منطقی توضیح بدی که کاری دارم و نمیتونم، جواب میده: باشه عیبی نداره به کارات برس
به عنوان یه آدم حساس بذارید این جمله رو یکم توضیح بدم.
وقتی یه نفری توی همهی جملاتش علامات نگارشی مثل نقطه و ویرگول و ... نمیذاره، خب نمیذاره. اما وقتی توی بعضی از جملاتش نمیذاره چند جور لحن رو میرسونه: ممکنه عجله داشته باشه. ممکنه عصبانی شده باشه و براتون ارزش قائل نیست. که این جمله به معنای دوم نزدیکتره.
وقتی یه نفری همیشه رکه، این جمله همین معنی که نوشته شده رو میده. وگرنه ممکنه معنی متضاد داشته باشه یا عمدا بخشی از جمله حذف شده باشه. مثلا باشه عیبی نداره به کارات برس ولی یادت باشه کارات رو به من ترجیح دادی!
توی فضای واقعی معمولا لحن خیلی سریعتر پیام رو میرسونه اما توی فضای مجازی بعضیها عمدا جملاتی که معنی جمله رو به خوبی میرسونه و نیازی به لحن نداره رو حذف میکنن و بقیهی جمله دو پهلوئه.
اگه دیالوگ رو به هر شکلی ادامه بدید وارد بازی شدید. اگه بگید حالا یه بارم من کار دارم و سعی کنید بگید که لحنت رو فهمیدم، احتمالا میشنوید که تو همیشه اینطوری بودی! اگه خودتونو بزنید به اون راه و بگید ممنون که درک میکنی، ممکنه ادامهی جمله رو بشنوید: تو همیشه کارت رو به من ترجیح دادی. به کارات برس جملهی امری و تنده. کسی که آدم رو درک میکنه احتمالا نمیگه به کارات برس، میگه باشه عیبی نداره، ایشالا یه وقت دیگه میبینمت. یا حتی باشه عیبی نداره. همین. یا سعی میکنه با لحن بهتری بنویسه کارهات رو انجام بده. کارات آخه؟
گاهی وقتها میشه یه مرحله جلو رفت و دید منظورش چی بوده اما احتیاط کنید. در مورد همه اینکار رو نکنید. چون ممکنه جوابی بشنوید که دیگه نتونید وارد بازی نشید!