یه جوری با دلخوشی این قاشقِ در نوتلا زده شده رو لیس میزنم که انگار ۵ سالمه ولی واقعیتش اینه که این هفته درست نخوابیدم و هر روز برام بار استرسی داشته. استرس، یه واقعهی کاملا درونیه. نه فقط ذهنی که شرایط جسمی هم میتونه بیشتر یا کمترش کنه.
آخر هفته یه تولد دعوتم که از اول هفته به دلایل مختلف چندین بار توی ذهنم مرور شده. کادو چی بگیرم، کی برم کادو بگیرم، چه حرفایی ممکنه بشنوم، برای عکس، کدوم زاویه توی خونهشون بهتره.
در واقع این مهمونی انقدر اهمیت نداره، حس میکنم ذهنم این هفته داره زیادی فکر میکنه که به یه چیزی فکر نکنه. نشونهش هم اینه که امروز صبح که معلوم شد بعد از کار میرم خونهی مامان اینا و دختر خالههاش هم هستن، ذهنم سوئیچ کرد روی این موضوع و مدل رفتاریشون، حرفهایی که دفعهی پیش خالهی مامانم در باب بچهدار شدن روی منبر گفت و ... .
وقتی حس میکنم طول موج ذهن طرف با طول موج ذهنم همخوانی نداره، بحث نمیکنم، حتی در حد چند کلمه. میگم اوهوم، اوهوم. یا باشه. چون این بحث فایدهای نداره، فقط انرژی آدم رو تلف میکنه. ولی همیشه یه کسی توی ذهنم که اسمش رو میذارم شیطونک بهم میگه: «دلی! چرا جوابش رو ندادی؟ چرا به پوچی نرسوندیش؟ چرا خودت رو نشون ندادی؟»
امروز صبح دوباره این شیطونک قوت گرفت، حرفهای دفعهی قبل اونها رو با فضاسازی مهمونی امروز توی حافظهم لود کرد. گفت: «انقدر میارم تا کلافه بشی براشون جواب جور کنی!»
همین کار رو هم کرد. توی ذهن من یکی یکی شون حرف میزدن، بعد هم شیطونک مثل مربی ورزشهای رزمی منو تشویق میکرد بزنم تو فکشون!
میگفت: «اگه دوباره اینو گفتن تو چی میگی؟» گفتم: «همونی که به خیلیها میگم؛ نظرتون محترمه!» یه چند بار که تکرار کرد، بهش گفتم: «عزیز من، دیر میرم که فرصت این حرفها نباشه.» دوباره میخواست تکرار کنه بهش گفتم: «ببین اگه باز هم تکرار کنی میرم سراغ روشهای غیر دارویی وسواس فکری! میدونی که دست به گوگل کردنم خوبه.»
حس کردم غمگین شد. دستهام رو مثل دست به سینه از لای هم رد کردم و خودم رو بغل کردم. این یکی از موثرترین راههای رهایی از غم برای منه. بهش گفتم: «میدونم که سعی داری از غرور من حفاظت کنی، از شخصیت من؛ ولی برای بعضیها که توی مدت کوتاه و با فواصل زمانی بلند، آدم باهاشون ارتباط داره، این حرفها فایدهای نداره.
اصلا این حرفها برای بعضیها یاسین تو گوش خر خوندنه، دلت خنک شد؟»
پ. ن. ۱۰ مرتبه ذکر روزانهی «بسم الله الرّحمن الرّحیم، لا حول و لا قوة اِلّا بِالله العلیِّ العظیم» هم به آرامش ذهنی کمک میکنه. ذکر خیلی خاصیه، ۱۰۰ مرتبه خوندن روزانهش(بدون بسم الله) باعث روشنی دل و شادی درونیه.